Tuesday, July 24, 2007

کیست که مرا یاری کند

خدای من
آخر خط که میگویند همین است؟
کیـــــــــــــست که مرا یاری کند؟
کیــــــــــــــست که مرا یاری کند؟
احساس میکنم مثل یک پر بین زمین و هوا معلقم.
کجاست آن یاری دهنده؟
دیگر چه امیدی ست به بودن
در عین ناباوری دیدگانش را به رویم بست و مرا ندید
کاش پیش از این ها به سخن می آمدم
خدای من
شکوه ای ندارم
خودم را به تو می سپارم
همچو حبابی که هر لحظه با یک تکان خواهد ترکید
دست به دعا بر میدارم شاید معجزه ی عشق به نجاتم آید
کیست که مرا یاری کند
کیست؟؟ کیست دیگر؟ کیـــــــــــــــــست ؟

2 comments:

sara said...

نویسنده ی جوان چطوره؟
خیلی از این نوشته هات خوشم اومد خیلی احساست رو در لابه لای کلمات قشنگ جادادی . امیدت را خدا نا امید نکند انشاءا... کسی که احساسات پاکی داشته باشه حتماً میتونه نزدیکتر از اینی که هست به خدا نزدیک بشه

Morteza said...

Khodaya Rahmati Kon Ta Iman Nam Va Nan Barayam Nayavarad
Ghovatam Bakhsh Ta Nanam Va Hata Namam Ra Dar Khatare IMANam Afkanam
Khodaya Be man Chegone Zistan Ra Biyamoz,Chegone Mordan Ra Khod Khaham Amokht...